علمی-اجتماعی
|
||||||||||||||||
شنبه 23 دی 1391برچسب:, :: 23:26 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
وقتی صحبت از ترس كودكان مي شود، نخست بايد ترس مادر يا پدر را بررسي كرد! چون كودك
بي گناهي كه پاي به اين دنيا مي گذارد در ابتدا ذهنش خالي است و هيچ ترس و واهمه اي ندارد
و اين ما هستيم كه در كسوت مادر و پدر، ناخواسته به او ياد مي دهيم بترسد و گاهي نيز با ايجاد
شرايط نامناسب زندگي، او را از چيزهاي مختلف مي ترسانيم.
افکارنیوز_ ترس مادر و پدر يا ترس هاي دروني هر كسي كه از كودك نگهداري مي كند! يكي از اقوام تعريف مي كرد كه سال هاي سال وقتي طوفان شروع مي شده ناگهان ترس عميقي به سراغش مي آمده است. او مدت ها به اين موضوع فكر مي كرد كه ترس او از طوفان از كجا نشات مي گيرد و چرا طوفان تا به اين حد او را مي ترساند؟ هر بار كه طوفان مي شده فرياد مي زده كه اي واي طوفان! احتمالاً آن بنده خدا رخت هايي را شسته و روي بند رخت، پهن كرده بوده و از اين مي ترسيده كه باد و طوفان رخت ها را كثيف يا خاكي كند و يا به زمين بياندازد و علت فرياد او اين بوده كه نتيجه زحماتش به هدر مي رود. در حاليكه پسر كوچولويي كه آن فرياد را مي شنيده و علت آن را نمي دانسته، گمان مي كرده كه اين خود طوفان است كه ترس و وحشت دارد و در واقع وحشت از طوفان را به طور ناخودآگاه آموخته است! بسياري از ترس هاي كودكان ما از اين دسته هستند. خود هراس دارد، يا وقتي پدري اعتماد به نفس پايين دارد و از گفتگوي منطقي با همسايه ها يا اطرافيان سر باز مي زند. همچنين هر زمان كه مادر و پدر يا اطرافيان كودك، در درون از چيزهايي مي ترسند، حتي اگر جلوي كودك به ترس خود اعتراف نكنند، باز هم كودك آن ترس را حس مي كند و به احتمال بالا مي آموزد كه بترسد. چرا كه كودك از روي لحن و حالت و كلمات بزرگترها احساس آنها را عميقاً حس مي كند و مي فهمد. قبل از بچه دار شدن اين ترس ها را شناسايي كنند و با كمك مشاور و روانشناس و خودشناسي هر چه بيشتر، ترس هاي خود را از بين ببرد. در غير اين صورت مي توانند به سادگي انتظار داشته باشند كه كودكشان با همان ترس ها يا ترس هاي مشابه آن يا حتي با ترس هايي كه به ظاهر مشابه آن ترس هم نيست بار بيايد. كودكمان تزريق مي كنيم. مثلاً مي گوييم اگر نمره ات بيست نشود... اگر در مهماني زياد شلوغ كني... اگر در امتحان قبول نشوي... اگر لباست كثيف شود... اگر وسايلت را خراب كني... چنين و چنان خواهم كرد. مسلم بدانيد حتي اگر كودكتان به روي خود نياورد با اين نوع تهديدها كودكي مضطرب و ترسو بار خواهد آمد و اضطراب او ممكن است در زمينه هاي متعدد و متفاوتي خود را نشان بدهد. مثلاً ممكن است كابوس ببيند خواب ناراحتي داشته باشد، ترس خود را به موجودات خيالي نسبت دهد، دچار ترس شديد از سگ يا از ساير حيوانات بشود، از تنهايي يا تاريكي بترسد، از امتحان يا از جمع بترسد و همين طور تا آخر. بديهي است كه وقتي والدين كودك را مي ترسانند ناچارند منتظر عواقب ناهنجار آن هم باشند. شما را اذيت نكند راه هاي كنترلي غير از ترساندن پيدا كنيد. توضيح علت چيزها، فراهم كردن فضاي باز و مناسب براي بازي و تفريح، برخي محروميت ها، مواجه كردن كودك با نتايج عملش، سرگرم كردن او با كودكان ديگر، سرگرم كردنش با اسباب بازي هاي فكري و خلاقانه و مانند اينها راه هايي منطقي تر براي كنترل اوست. بسياري از مادر و پدرها مي خواهند اولين راهي را كه به ذهنشان مي رسد براي كنترل كودك خود به كار گيرند. خود مادر و پدرها حوصله خلاقيت و فكر كردن درباره بهترين روش هاي كنترل كودكان را ندارند. در چنين حالتي بديهي است كه تنها از روش هاي قديمي مانند ترساندن استفاه مي كنند. روش هايي كه در رشد رواني كودك آنها نقش تخريبي دارد و كودك آنها را با ترس و اندوه بار مي آورد. از چيز يا چيزهاي خاصي شود. وقتي ترس كودك، بيش از مدت زماني كه انتظار مي رفته طول بكشد يا چنان شديد باشد كه فعاليت هاي زندگي اش را مختل كند، تلاش مادر و پدر براي كم كردن اين ترس ضروري تلقي مي شود. زيرا اگر به اين ترس رسيدگي نشود ممكن است به فوبي (يعني ترس مرضي تبديل شود). معمولاً بيمار مبتلا به فوبي در بسياري از موارد از غير منطقي بودن ترس هاي خود آگاه است، اما نمي تواند در مقابل آن مقاومت كند. هم وجود دارد كه خود والدين مي توانند از آنها بهره بگيرند. اين روش ها عمدتاً درباره كم كردن حساسيت هاي كودك نسبت به موضوع ترس است كه بدان حساسيت زدايي گفته مي شود. گربه ها مي ترسد يا مثلاً فقط از گربه هاي بزرگ يا سياه؟ اگر از رعد و برق مي ترسد ببينيد از صداي رعد مي ترسد يا از نور برق؟ با كودكتان حرف بزنيد و واكنش هاي او را در موقعيت هايي كه ترسيده است زير نظر بگيريد تا آگاهي بيشتري نسبت به ترس كودكتان پيدا كنيد. رويارويي كودك را در موقعيت هاي ترس آور كنترل كنيد و نيز به كودك كمك مي كند تا متوجه كاهش شدت ترس اش شود. براي كودكان بزرگتر بهتر است از درجه بندي صفر تا ده استفاده كنيد. يعني از آنها بخواهيد ميزان ترسشان را با يكي از اعداد بين صفر تا ده بيان كنند. براي كودكان كوچكتر كه درك مفهوم اعداد برايشان مشكل است، بهتر است ميزان وحشت خودشان را با فاصله دو دست از هم نشان دهند. بررسي تقسيم كنيد. يعني در آخر فهرست ترس هاي خفيف تر و در بالاي آن، موارد جدي تر را قرار دهيد. سپس كار را از ترس هاي خفيف تر شروع كنيد و به سمت موارد شديدتر پيش برويد. براي مثال، ترس از گربه درجات گوناگوني دارد. تماشاي يك گربه واقعي است و در نهايت بالاترين درجه ترس، نوازش كردن آن گربه است. كودك قبل از آنكه نتيجه مقاومت در برابر آن را دريابد، از موقعيت ياد شده فرار خواهد كرد. بنابراين پيش از آنكه به حساسيت زدايي كودك نسبت به ترسش بپردازيد راه هاي خنثي كردن اضطراب را به او ياد دهيد. راه هاي كسب آرامش بدني (ريلكسيشن) كه البته والدين بايد قبلاً آن را بياموزند و سپس به كودك ياد بدهند، تنفس عميق، تكرار واژه هاي آرامش دهنده و مشابه اينها مي تواند به آرامش كودكتان كمك كند. همچنين حضور مادر و پدر نوعي حمايت عاطفي به شمار مي آيد و تماس و نزديكي شما به كودك به او احساس امنيت مي دهد و تشويقش مي كند تا به جاي عقب نشيني، به تلاش خود براي غلبه بر اضطراب ادامه دهد. همچنين گوش دادن به موسيقي مورد علاقه، شمارش اعداد، خوردن خوراكي و مشابه اينها هم مي توانند به آرامش كودك كمك كنند. گفتگو كنيد. عكس ها را در همه جاي خانه بگذاريد تا كودك به آنها نگاه كند. به او ارائه دهيد و حالات دوستانه يا خصمانه حيوان را برايش تشريح كنيد. اول اين فيلم ها كودك باشد چه بهتر. در مرحله بعدي كودك را به نزديك شدن به گربه تشويق نكنيد اما بگذاريد از فاصله اي مطمئن و نسبتاً دور به گربه نگاه كند. كم كم فاصله را كم كنيد اما مراقب احساس امنيت در كودك باشيد. صبور باشيد گاهي ممكن است چند قدم نزديكتر شدن به گربه چند روز تمرين لازم داشته باشد. در مرحله بعد در حاليكه كودك دورتر و كنار كسي ايستاده خودتان به گربه نزديك شويد و با صداي بلند براي فرزندتان توضيح دهيد مثلاً بگوييد ببين داره دستم رو بو مي كنه، ببين دارم نوازشش مي كنم و... در مرحله بعدي در منزل نقش گربه را بازي كنيد تا كودك بتواند نزديك شدن به گربه را با شما تمرين كند. در مرحله بعد يك گربه كوچك و آرام را انتخاب كنيد و با كودكتان به آن نزديك شويد. در حاليكه دست كودك را گرفته ايد به آرامي به طرف گربه برويد و او را تحسين كنيد و به كودكتان هم يادآور شويد كه نفس عميق بكشد. او بايد ميزان ترسش را به شما بگويد. اگر درجه ترس پايين آمده بود قدم بعدي را بردارد. تا به تدريج به فاصله اي برسيد كه بتوانيد حيوان را لمس كنيد. از اين به بعد موقعيت هاي بيشتري ايجاد كنيد تا كودك با گربه روبرو شود. زماني را صرف بازي كردن با گربه كنيد. به تدريج گربه بزرگتري را جايگزين گربه كوچكتر كنيد. علائم دوستانه هر حيواني را به كودكتان بياموزيد. اگر اجراي اين گام ها برايتان دشوار است حتماً از متخصص روانشناسي كودك كمك بگيريد. اما توجه داشته باشيد كه پيشگيري از درمان بهتر است و لازم است بر ترس هاي خود و بر ترساندن كودك خود غلبه كنيد.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||||||||||
|